حبیب یزدان پناه
ایرانیان از جمله اقوامی هستند که از دیر باز در مسایل مختلف غالبا با منطق و عقلانیت به مسایل نگریسته اند و با نگاهی به تاریخ ایران صحت این موضوع مشخص میگردد و لذا عقل و خرد اهمیت ویژه ای بین ایرانیان داشته است پس از اسلام نیز قران در بیش از950 بار به تعقل و تدبر تاکید کرده است و اصل خداشناسی را با منطق و عقلانیت اثبات کرده است و در بین اکثر فرق اسلامی بخصوص شیعه نیز عقل و منطق جایگاه والایی دارد و در اصول کافی نیز اولین فصل باب عقل است و حدیث معروف "حکم به العقل حکم به الشرع و..." اهمیت والایی داشته ودارد .
با این مقدمه و مباحث امروز چند نکته ای را با هم مرور میکنیم ابتدا عرض کنم حقیر بارها در مجازی و مکتوب عرض کرده ام نظرات من صرفا برای خودم محترم می باشد و با اشتراک آن شاید مورد پسند دوستانی واقع گردد یا اندکی تامل کنند و قطعا بحث و گفتگو از نیازهای ضروری بشر می باشد .
عقل و منطق حکم میکند اصلاحات البته نه به معنای مصطلح آن سرلوحه دوران حیات هر انسان و دولتی باشد و همه افراد تلاش میکنند تا عیوب خود را اصلاح کنند و به کامیابی های خود بیافزایند قطعا هر دولتی در این راستا تلاش بیشتری میکند ویکی از دلایل وجود قوای مقننه در کشورها برای اصلاح امور و قوانینی می باشد که در اجرا دچار مشکلاتی می گردد و با اصلاح آن تلاش دارند در خدمت بهتر به مردم گام بردارند .
رشد و توسعه نیاز به بستر و زمینه ای دارد که بستر اصلی آن آرامش می باشد با نگاهی به کشورهای توسعه یافته و موفق متوجه می شویم که بحران نا امنی نه تنها مایه پیشرفت که مایه پسرفت جامعه در مسایل مختلف میگردد اگر امروزه شرکت های مثل بنز و تویوتا و هیوندای شرکت های موفقی هستند اصلی ترین دلیل موفقیت آنها آرامش و ثباتی است که سالهاست در کشورهایشان حاکم می باشد لذا وظیفه ملی و میهنی ماست که به وسع خود تلاش نماییم تا آرامش بیشتری در جامعه حاکم گردد .
در هر کشوری بنا به امکانات و شرایط کاستی هایی وجود دارد که شعار همه دولتمردان درهمه کشورها رفع مشکلات و کاستی ها و فراهم کردن زندگی بهتر برای مردم خود می باشد اینکه در تحقق این شعارها چقدر موفق میگردند را زمان ثابت میکند و مردمان نیز با رای خود نظر خود را در مورد کارکرد آنها بیان میکنند لذا بیان کاستی ها و دغدغه ها قطعا کارگشاست و دولتمردان هم شنیده و خود را با نگاه مردم هماهنگ میکنند چرا که ادامه حیات سیاسی و اجرایی آنها به رای و نظر مردم بستگی دارد لذا ضمن اینکه باید صف معترضین را با اغتشاشگران تفکیک نمود ومعترضین که به نظرم بیشتر دغدغه اقتصادی داشتند اما افرادی مباحث حجاب را پر رنگ تر مطرح نمودند اما بیشتر انتقادها و اعتراض ها به تفاوت سبک زندگی ها و مشکلات اقتصادی می باشد .
در نگاه به دولت و حاکمیت باید به صورت کلی نگریست و حکم کرد اگر به جزییات و یا رفتارافراد بپردازیم از چارچوب منطق خارج شده ایم لذا نباید با نگاه به یک فرد یا جزء به صورت کلی حکم صادر کنیم و سیستم را کلا ناکارآمد بدانیم چرا که در همه ارکان افرادی هستند که با اهداف آن سازمان هماهنگ نیستند شاید فردی را نپسندیم یا فردی حتی مسئول با اقدامی نسبت به ما ظلمی روا داشته و یا حق را از ما دریغ کرده است و از این قبیل اتفاقات که کم وبیش با آن مواجه بوده ایم و شاید در دوره هایی هم برخی از افراد بابت انتقادهای صحیح و درست هزینه های گزافی پرداخت نموده اند لذا باید از نگاه مخلوط با احساسات بپرهیزیم چرا که حکم ما نادرست خواهد بود ودر صورتی که به صورت کلی نگاه کنیم قطعا نمره قبولی خواهیم داد مانند پدر و مادر ی که اگر فقط به یک نمره از کارنامه فرزندشان نگاه کنند فرزندشان موفق نبوده اما اگر به معدل نگاهی داشته باشند متوجه قبولی فرزندشان خواهند شد لذا سعی کنیم نسبت به خروجی کار قضاوتی همراه با منطق و انصاف داشته باشیم و دراین صورت با توجه به محدودیت ها نمره مطلوبی را خواهیم دید .
در دهه های اخیر هیچ انقلابی به اهداف خود نرسیده است وامروز اکثریت تونسی ها و مصری ها و لیبیایی ها و....نادم از انقلاب یا به تعبیری بهار عربی خود هستند ودراین اتفاقات نه تنها مشکلات اقتصادی آنها رفع نشده است بلکه با مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم میکنند شاید در قرون گذشته اندک انقلاب هایی موفق شده اند اما در دهه های اخیر اینگونه نبوده است و مشخصا کشورهای توسعه یافته در نتیجه انقلابها شکل نگرفته اند بلکه با اصلاح و رفع مشکلات با چاشنی اخلاقیات و همدلی و هم افزایی به موفقیت نائل شده اند .
قدر سرمایه های اجتماعی کشورمان را بدانیم و ضمن استفاده از توانمندی آنها تلاش کنیم از ظرفیت اینها در جهت سازندگی و پیشرفت کشورمان استفاده کنیم ، هدر دادن و یا ندیدن سرمایه های اجتماعی که بواسطه نگاه و لطف مردم شکل گرفته است ضمن اینکه در تحقق آرمانها مشکلاتی را بوجود می آورد ما را در مواقع بحرانی در حل مشکلات ناکام میگذارد و باید از سرمایه های اجتماعی در جهت توسعه وپیشرفت کشور استفاده کنیم .
آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر قطعا دلسوز ما نبوده و نیستند ساده انگاریست که آنها را صادق بدانیم و پندارمااین باشد که راهکار و نظرات آنها میتواند راهگشای ما باشد بدیهی است اینان برای تحقق اهدافشان چند کار انساندوستانه هم انجام میدهند تا به اهداف اصلی خود برسند اما قطعا حقوق بشر و موارد مشابه فقط ابزاری است برای تحقق اهداف خودشان نمونه مشخص آن در همسایگی ما روزانه چندین زن و کودک و فرد در افغانسان بدون هیچ دلیل کشته و زخمی میشوند و یا ظلم های فاحشی به بخش زیادی از ساکنان آنجا از ناحیه طالبان وارد میشود با اینکه برای همگان روشن هست و هیلاری کلینتون هم صراحتا بیان کرد طالبان ساخته و پرداخته امریکا می باشد یا حتی اگر آمریکا رفتار اینان را نپسندد امکان حذف آنها را با توجه به وضعیتشان دارد اما مساله این است که اشرف غنی به فرمان آمریکا و اعوانش رفت و اینان به فرموده آمدند و انسان با دیدن برخی از تصاویر از ظلم ها وقتل هایی که انجام میشود اشک میریزد و حسرت میخورد و نمونه ها ی دیگری نیز هست که آخرینش بایدن با اینکه بن سلمان را بدلیل قتل خاشقچی در لیست تحریم و تعقیب قرار داده بود اما خود نیز معاف کرد و نمونه های اینچنینی بسیاری وجود دارد و لذا تصور باطلیاست که آمریکا و اعوانش را دلسوز خود بدانیم آنها با ایران توانمند و توسعه یافته قطعا مخالفند .
دولتمردان در سطوح مختلف حاکمیت باید عنان کار را از افراطیون بگیرند افراطیون و متحجرین برای دیده شدن و حذف رقبا فقط وفقط با حذف نخبگان ودلسوزان به اهداف خود میرسند و در این مسیر نیز از هیچ کاری حتی غیر شرعی و عقلانی دریغ نمی کنند و با حربه های مختلف تهمت ،افترا ، بزرگ کردن عیوب و برچسب ها ی مختلف افراد موثر را حذف میکنند و فقط متملقان و کوتوله ها را همراه خود میسازند و بنظر نگارنده اکثر این گروه هر چند اندک هستند ولی مدعی و پر سر و صدا با اینکه ادعای دیانت و انقلابی هم دارند اما ضرر وزیانی که به ایران و اسلام وارد میکنند بسیار بیشتر از افراد دیگری است که ماهیتشان برای مردم مشخص شده است و جایگاهی ندارند ؛ لذا باید در تعریف دوستان ایران و انقلاب دایره ای وسیع را ترسیم کرد که اکثریت افراد جامعه در این دایره قرار گیرند و به گونه ای نباشد که در تعریف علاقمندان به ایران و اسلام به یک اقلیت شاید کمتر از ده بیست درصد بسنده نمود همانگونه که امام و حضرت آقا چنین نگاهی داشته و دارند
البته در این مجال اندک به این مساله نمی توان بیشتر پرداخت اما در یادداشت بعدی برخی از مشخصه های اینان را ذکر میکنیم