فواید و هزینه‌های پروژه ای به نام «رز» / مجید رئوفی

فواید و هزینه‌های پروژه ای به نام «رز» / مجید رئوفی

مجید رئوفی

 

هر كار و هر پروژه‌ای را بايد با متد "هزينه -فايده" سنجيد. باید هزینه‌ها و فواید هر پروژه را لیست کرد و متناسب با سنگین بودن کفه فواید، تصمیم به انجام آن کار یا پروژه گرفت. طبیعتاً وقتي يك "نهاد عمومي" مثل شهرداري وارد عرصه سرمايه‌گذاري با يك شركت خصوصي مي‌شود، اين "هزينه- فايده" بايد بر محور "منافع عمومي" تحليل شود و نه منافع شخصي يا گروهي خاص.

مهم‌ترین هزینه‌ها

مهم‌ترین هزینه تحمیلی بر مردم در این نوع همکاری سرمایه‌گذاری، کنارگذاشتن یک محیط عمومی به‌نام شهربازی است که باوجود قدیمی بودن دستگاه‌ها و تجهیزاتش، همچنان قابل استفاده است یا حتی می‌توان آن را به‌روز کرد. هزینه بعدی ایجاد بار ترافیکی در یکی از مبادی ورودی بجنورد است. هرچند در همین پایتخت، مقابل مراکز تجاری و اداری، با برنامه‌ریزی مناسب، از ایجاد بار ترافیکی جلوگیری شده است. هزینه سوم، در شرایط فعلی که مشکلات اقتصادی دامنگیر عموم مردم ایران شده و شکاف طبقاتی بیش از گذشته، به چشم می‌آید، شرایطی به این سمت‌و سو است. اما این مساله، در صورتی‌که پروژه درست پیش برود، اتفاقا به نفع طبقه محروم است. بعضی، مسایلی نظیر حفاظت از محیط زیست را برمی شمرند که نگاهی یکجانبه است. اگر عنان کار در دست این دوستان باشد، عملاً خبری از مدرنیته نیست و باید همه اتومبیل‌ها و کارخانه‌ها و جاده‌ها و حتی آجرپزی‌ها را تعطیل کرد. این که ممکن نیست. در همه امور، تعادل مهم است. باید به توسعه پایدار فکر کرد که در عین توجه به محیط زیست، جلوی توسعه اقتصادی و اجتماعی گرفته نشود.

مهم‌ترین فواید

اما در همین پروژه می‌توان فواید بسیاری نیز برشمرد:

مهم‌ترین فایده انجام این پروژه، ایجاد شغل و درآمد برای گروه‌های مختلف جامعه و به‌ویژه برای طبقه محروم است. با شروع سرمايه‌گذاري در استان آن هم در يك صنعت لوكوموتيو مثل ساخت‌وساز، براي اصناف مختلف، هم شغل و هم درآمد ايجاد مي‌شود. اين به شرطي است كه در متن قرارداد، قيد شود كه هزينه‌ها در بخش‌هاي سيمان، آجر، چوب، شيشه، سراميك، خواروبار، ... تا جاي ممكن از اصناف و شركت‌هاي استان تهيه و تأمين شود و سرمايه تخصيص‌داده‌شده، با توجيهات مختلف از استان، خارج نشود. این به هنر شهرداری و شورای شهر و منعقدکنندگان قرارداد برمی‌گردد. پروژه‌های ساخت‌ساز چون امکان انتقال ندارند و جزو "دارایی‌های ثابت" به حساب می‌آیند، تا دهه‌ها منافع زیادی در منطقه دارند.

اگر به فکر طبقه محروم هستیم، نباید از ایجاد پروژه‌های جدید ناراحت باشیم یا خدانکرده با حسادت و کم‌بینی‌های کم‌ارزش، جلوی کارهای جدید را بگیریم. باید سعی کنیم با ایجاد پروژه برای طبقات محروم، شغل و درآمد ایجاد کنیم. تلاش کنیم در نقاطی که از لحاظ شهری محروم‌تر هستند، توسعه صورت بگیرد. کاری نکنیم که فقط یک منطقه شهر، منطقه ویژه و گرانقیمت باشد و بقیه نقاط شهر، معمولی و درحاشیه باقی بمانند. به این فکر کنیم که به‌هرحال، در هر شهری،افراد موفق، کارآفرین، متخصص و توانمندی از لحاظ مالی هستند که وجودشان غنیمت است و می‌توانند در بحبوحه بحران‌ها به کمک طبقه محروم بیایند. باید کاری کنیم که این افراد، پول و درآمدشان را در استان نگه دارند و از استان خارج نکنند.

 براي ايجاد تحرك در استان، بايد پول وارد استان شود. ورودي‌هاي پول از چند طريق است؛ بودجه‌هاي دولتي و نهادهاي حاكميتي و عمومي و درآمدهاي آنها، درآمدهاي بخش خصوصي و اصناف مختلف و سرمايه‌هاي خارج از استان.

در وضعيت تحريمي امروز، بودجه‌هاي دولتي و حاكميتي، مثل سابق نيستند. استان، توليد آنچناني هم ندارد، صنايع استان هم به مسووليت‌هاي اجتماعي خود عمل نمي‌كنند. مسيري كه باعث مي‌شود پول وارد استان شود و در استان بچرخد، به دو طريق است؛ يكي اينكه ثروتمندان استان، پول‌شان را از استان خارج نكنند و سرمايه‌هايي كه به خارج  از استان برده‌اند يا خارج از استان خلق كرده‌اند، به استان برگردانند. دوم اينكه، سرمايه‌هاي افراد خارج استان وارد استان شود. پروژه‌های ساخت‌و ساز، به هر دوی این مسیرها کمک می‌کنند.

یکی دیگر از فواید انجام چنین پروژه‌هایی، کاهش آسیب‌های اجتماعی است. ايجاد شغل و درآمد براي حدود ٣ سال براي همه فعالان مرتبط با صنعت ساخت‌و‌ساز و ساير اصناف، به نفع عموم مردم و به‌ويژه طبقه محروم جامعه است. كار در شهر خودمان يعني كم شدن رفتن به شهرهاي ديگر براي كار و كسب درآمدي عموماً اندك، يعني قدرت خريد بيشتر، يعني حضور پدر بر سر فرزند، يعني دوري از آسيب‌هاي اجتماعي و ....

 بنابراين، سرمايه‌گذاري فعاليتي بسيار مثبت و جامعه‌ساز و در امتداد منافع طبقات محروم است.

هر پروژه توسعه‌ای نظیر رز، طلای سفید و هماگ می‌توانند ایماژ مناسبی برای شهر ما ایجاد کنند و حتی باعث ورود سرمایه‌های جدید شوند. انجام چنین پروژه‌هایی هم ترس مردم و مسوولان را از کارهای بزرگ می‌ریزد و هم ویترین مناسبی است برای سایر سرمایه‌گذاران که ببینند می‌شود به این استان هم سرمایه وارد کرد و به نتیجه مثبت رسید.

فایده بزرگ دیگر انجام این پروژه، باز شدن دست شهرداری برای انجام خدمات گسترده‌تر به عموم مردم و به‌ویژه به محلات و مناطق محروم شهر است. درآمد شهرداري از چنین پروژه‌هایی به مفهوم برد مردم و گسترش خدمت‌رساني به مردم است.

و اما...

اگر امروز از من بپرسند که چقدر به انجام این پروژه خوش‌بینم، می‌گویم بسیار بسیار کم. خیلی بعید است که با فضاسازی‌های انجام‌شده و عدم اقناع افکار عمومی، بتوان چنین پروژه‌ای را پیش برد. بعضی به‌درستی به جانمایی پروژه اشاره می‌کنند. چه خوب که سرمایه‌گذار، مکان دیگری را انتخاب و پروژه را در آن پیش ببرد، اما درصورتی که فقط به فضای فعلی در بخشی از شهربازی اصرار داشته باشد، باید تعهدات خود را برای جایگزینی فضای بازی و تفریح و درختان مجموعه، به شکلی دقیق و با جزییات اعلام کند. درواقع،با وجود فواید بیشتر انجام پروژه‌های سرمایه‌گذاری نظیر پروژه رز، باید با دقت نظر و بسار دقیق و عمیق در بندهای قرارداد، وارد شد و جلوی اشتباهات یا سوء استفاده‌های احتمالی را همان اول کار گرفت.

باید مسايل قراردادي به شكل دقيق و عميق‌تر بررسي شود. ظاهرا جلساتي هم برگزار شده است و قرار است برگزار شود. در این مدت، متخصصان بجنوردی، بسیار دقیق و عمیق، مسایل مبهمی از قرارداد را احصاء و به مسوولان شهری اعلام کرده‌اند که اشاره به آنها در این مجال نمی‌گنجد. اين هم اتفاق بسيار مثبت و خوبي است. وقتي مساله مربوط به حقوق عموم شهروندان است، اين بررسي‌ها ضروري است. به‌ويژه كه امسال، سال آخر شورای شهر است. براي جلوگيري از هر شائبه‌اي بايد خود اعضاي محترم و رييس شورا كه ظاهرا فرد مرتبط با سرمايه‌گذاران است، از اين دغدغه‌مندي تعدادي از فعالان استقبال كنند تا احياناً سوء‌برداشتي ايجاد نشود.

چنین قراردادهایی بايد براي همه طرف‌ها "برد- برد" باشد؛ هم براي مردم، هم براي سرمايه‌گذار. اقناع منتقدان در مسايل مرتبط با عموم جامعه مهم‌ترين وظيفه مسوولان و دست‌اندركاران است. بايد متقن و منطقي و مستدل، دلايل موافقت يا مخالفت با پيش‌نويس قرارداد را بيان كرد و به نقاط مشترك رسيد. نقاط مبهم و ترديدآميزي در پيش‌نويس قرارداد وجود دارد كه رفع آنها به نفع همه طرف‌ها و به‌ويژه همشهريان عزيز است.

نکته پایانی اینکه، وقتي مي‌خواهيم چيزي به دست آوريم، لاجرم چيزي را از دست مي‌دهيم. ولي در كفه ترازو بايد فوايد بيش از هزينه ها باشد تا هر كاري منطقي و معقول باشد. بنابراين بايد اشكالات را رفع كرد و اعتماد به نفس انجام كار درست‌تر و بهتر را داشت. یکی از مسایل ما همین است که اعتماد به‌نفس انجام کار درست به نفع عموم را نداریم و گوشه عافیت را ترجیح می‌دهیم.

چاپ